و ادامه فضای جنگی شد! |
24 نماینده وابسته به فراکسیون سپاه و امنیتی های مجلس خواستار پاسخگویی رئیس جمهور درباره مخالفت شورای امنیت ملی با برگزاری رزمایش نظامی و موشکی جمهوری اسلامی شدند. آنها مدعی شدند که این نوع رزم آریش ها باعث تقویت اقتدار ملی شده و اثر بازدارندگی تهدیدهای نظامی دارد. این نمایندگان مدعی شدند که برای اولین بار طی ده سال گذشته مجوز برگزاری رزمایش بزرگ سالیانه موشکی نیروهای مسلح از سوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی صادر نشده است. این نمایندگان که همگی از حامیان احمدی نژاد بوده و اغلب وابسته به سپاه و نهادهای امنیتی اند عبارتند از: جواد کریمی قدوسی ـ اسماعیل کوثری – روح الله حسینیان – بهرام بیرانوند – احمد آریای نژاد- محمد صالج جوکار – محمد اسماعیلی - محمد حسن آصفری- مرتضی حسینی - محمد رضا آشتیانی - سید محمود نبویان - مهدی کوچکزاده - عبدالله سامری – شکر خداموسوی ـ ابراهیم آقا محمدی- علیرضا ذاکانی – رضا صابری- علی علیلو – حبیب آقا جری – عبدالله تمیمی – حسین طلا- شهروز افخمی – حسین ذوالانوار. پیک نت- نام و محلی که این نمایندگان بنام مردم آنها به مجلس برده شده اند باید در هر خبری که درباره آنها منتشر می شود ذکر شود تا مردم آنها را شناخته و در انتخابات بعدی مجلس نتوانند یکبار دیگر به مجلس راه یابند. در ترکیب شورای امنیت ملی فرمانده کل سپاه، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، نماینده رهبر و شماری دیگر از فرماندهان سپاه حضور دارند و رئیس این شورا نیز سرلشگر شمخانی است. شک نیست که اگر موشک پرانی در شرایط کنونی که روحانی بی وقفه از سیاست مدارا با جهان سخن می گوید و دشوارترین مذاکرات اتمی برای بیرون کشیدن پرونده اتمی ایران از شورای امنیت سازمان ملل و خاتمه بخشیدن به تحریم ها جریان دارد به صلاح بود، مجوز آن صادر می شد. بنابراین، هدف این نمایندگان مجلس حفظ فضای نظامی و جنگی و بقای خویش از یکسو و خبرسازی علیه دولت از سوی دیگر است. درعین حال که به در ( روحانی) گفته اند که دیوار ( رهبر) بشنود! |
به گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، در بخش اداری و جامعه مدنی یک آرامش نسبی قابل مشاهده است.
در ایران، تعداد کاربران اینترنتی بیش از ترکیه است و تعداد دانشجویان دختر نیز بیش از دانشجویان پسر. جمعیت این کشور طی ۳۰ سال اخیر حدوداً دو برابر شده و به لحاظ تحصیلی نیز با کشورهای همسایه اش قابل مقایسه نیست.
تحول در نسل جدید به وضوح دیده می شود. زنان خرده گیر و عیب جو شده اند و به تدریج درحال رشدند.
این نویسنده فرانسوی در بخش دیگری نوشت: در کدام کشور منطقه، رییس جمهور با ۵۳ درصد رأی برنده انتخابات می شود؟ در عربستان سعودی؟
امروز مردم ایران چه دیدگاهی از فرانسه دارند؟ آیا مردم فرانسه بخاطر دارند که ما متحد فعال و تأمین کننده تهاجم گر عراقی بودیم و حتی با نقض آشکار حقوق بین المللی با او ستیزه جویی می کردیم؟ پس از آن، کشوری را که مورد حمله قرار گرفته بود تحریم کردیم. این جنگ فاجعه آمیز برای ایران معادل جنگ جهانی اول برای ما بود، با این تفاوت که تنها ۳۰ سال از آن می گذرد، نه ۱۰۰ سال.
ما توجهی به این موضوع نداریم که به سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، به عنوان یک گروه تروریستی که در کنار صدام حسین علیه وطن اجدادی اش می جنگید، در خاک خود پناه و سکنی داده ایم. این سازمان با سازماندهی سوءقصدهای مختلف نیمی از افراد دولت و هزاران قربانی غیرنظامی را به قتل رسانده. از ما پرسیدند: "تروریست ها کجا هستند؟ در ایران اند یا در فرانسه؟" همچنین به ما گفتند تعجب می کنند چرا ما نسبت به جنگ افزارهای هسته ای اسراییل سکوت اختیار کرده ایم، درحالی که امضاء کننده پیمان منع گسترش اتمی نیز نیست؛ و همین طور در مورد هند و پاکستان. کدام یک از این کشورها، که البته از آستانه اتمی گذشته اند و کاملاً در وسط انرژی هسته ای قرار دارند، ۳۰۰۰ بازرسی آژانس اتمی را پذیرفته و به آن تن داده؟
این موضوع که ما چشمان خود را بر استفاده صدام حسین از تسلیحات شیمیایی علیه سربازان ایرانی و همچنین کردهای عراقی بسته ایم نیز فراموش نشده. سیاست دوگانه... اینکه فرانسه ژنرال دوگل از خود آمریکایی ها آمریکایی تر شده، موضوع شگفت انگیزی نیست.
بی شک اکنون خیلی دیر است که فرانسه تأخیر خود را نسبت به دیگر رقبا که بسیار تازه کارتر از ما هستند جبران کند: شرکت های چینی، کره ای، هندی و البته آمریکایی [داشتن دست باز در آنچه برای دیگران ممنوع است]. در آلمان ۸۰۰۰ دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل اند و در فرانسه ۲۰۰۰ دانشجو. این رقم در ایالات متحده به صدها هزار می رسد.
دیدن این همه بی اعتنایی به کشوری فرانسوی دوست که در کتابفروشی هایش ترجمه آثار نویسندگان معاصر فرانسوی به وفور دیده می شود، قلب را به درد می آورد.
اینکه دولت سوسیالیست فرانسه با دولت راست افراطی اسراییل رابطه دوستانه برقرار می کند را صرفاً می توان با واژگان دوتوکویل [فیلسوف فرانسوی] تعبیر کرد: مسایل خارجی براساس مسایل داخلی مورد پردازش قرار می گیرند. و همین فرانسه تصمیم می گیرد با عقب افتاده ترین کشور جهان، عربستان وهابی، متحد شود.
من به عنوان یک مورخ ادیان که مهارتی در سیاست ندارم، نمی توانم ادعا بکنم که ایران شناس هستم. برداشت های مختصر و موجز نمی تواند به تحلیل منجر شود.
|
|||
توافق ژنو٬ تیتر یک روزنامههای آلمان (سه شنبه 5 آذر)
توافق نامه هسته ای ژنو٬ تیتر یک روزنامه های آلمان بود. استقبالی که از امضای این توافق نامه در آلمان صورت گرفت نمایانگر علاقه رسانه های این کشور به موضوع مناقشه اتمی ایران با کشورهای غربی بود. در جایی که تندروهای ایران٬ امریکا٬ و اسرائیل٬ امضای این توافق نامه را رویدادی منفی ارزیابی کردند٬ بخش معتدل و خردگرای این جوامع٬ ارزیابی مثبتی از آن داشتند. بخشی از این ارزیابی مثبت در رسانه های خارج از کشور و بخصوص رسانه های کشور آلمان بازتاب پیدا کرد.
روزنامه های فرانکفورتر آلگماینه و زود دویچه٬ موضوع این توافق نامه را تیتر یکشان کردند. هر دوی این نشریات معتبر٬ عکس دست دادن محمد جواد ظریف با جان کری وزیر امور خارجه ی امریکا را در صفحه ی اول خودشان منتشر کردند.
روزنامه زوددویچه در صفحه اول خود در کنار عکس ظریف و کری نوشت:
دست دادنی با توان بازدهی. علامتی برای اراده ی مثبت و نیک. وزیر امور خارجه ی ایران٬ محمد جواد ظریف٬ و همتای امریکایی او جان کری٬ واکنشی از روی فراغ خیال در برابر نتیجه ی مذاکرات هسته ای در ژنو نشان می دهند. ایران و گروه پنج به علاوه یک٬ صبح یکشنبه بر سر پیمانی توافق کردند که نقطه ی حرکتی خواهد بود جهت یافتن راه حلی دیپلماتیک برای مناقشه ای که از ده سال پیش به این سو در جریان است. تهران موظف شده است ابتدا به مدت شش ماه برنامه های هسته ای خود را متوقف کند. در مقابل گروه پنج به علاوه یک٬ دارایی های مسدود شده ی ایران را آزاد خواهد کرد و برخی تحریم ها را ملغا خواهد نمود. در نتیجه ایران اجازه خواهد یافت به حدود هفت میلیارد دلار از دارایی های خود دسترسی پیدا کند. طی شش ماه آینده باید قرارداد دیگری مورد مذاکره قرار گیرد که در آن محدوده ی برنامه ی هسته ای ایران به طور قطعی مشخص شود. در مقابل تمام تحریم ها لغو خواهد شد.
رئیس جمهور امریکا٬ باراک اوباما در واشینگتن گفت٬ دیپلماسی راهی به سوی جهانی امن تر گشود. جان کری تصریح کرد که چشم هایمان کاملا باز است و هر قدمی که برداشته شود را زیر نظر داریم. نخست وزیر اسرائیل٬ بنیامین نتانیاهو٬ این توافق را مورد انتقاد قرار داد و آن را «اشتباه تاریخی» نامید. رئیس جمهور ایران٬ حسن روحانی توضیح داد که توافق نامه اکنون می تواند راه همکاری های بلند مدت با غرب را هموار کند.
هر نوع تغییر رابطهای با غرب برای مسکو مهم است

دیپلماسی ایرانی- حامد شفیعی: همزمان با مذاکرات فشرده اتمی در ژنو، دیمیتری راگوزین، معاون نخست وزیر روسیه در امور دفاعی و فضایی وارد تهران شده و با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار کرده است. در حال حاضر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه برای دیدار با همتایان خود در گروه پنج بعلاوه یک و مذاکره با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در ژنو به سر می برد. درهمین حال برخی کارشناسان روس بر این باورند مسکو باید با کشورهای مخالف واشنگتن در منطقه از جمله ایران و سوریه وارد اتحاد استراتژیک شود و ضمن انعقاد یک پیمان نظامی و امنیتی از امکان در اختیار گرفتن پایگاه هایی نظامی در این کشورها برای به کنترل گرفتن تحرکات غرب و ناتو در منطقه بهره مند شود. پیشنهاد آنان این است که روسیه دو امتیاز به ایران بدهد و در عوض چند امتیاز از ایران دریافت کند. از نظر آنها امتیازات روسیه به ایران می تواند تضمین حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک در جهت تجهیز ایران به تکنولوژی هسته ای است. در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را می یابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان ،آذربایجان و ترکیه)و دیگری در جزیره قشم(برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس )خواهد بود ؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آب های گرم خلیج فارس. با این همه حضور معاون نخست وزیر در امور دفاعی در ایران همزمان با سفر وزیر خارجه روسیه به ژنو اعلام حمایت تلویحی او از ایران تداعی کننده که مواضع و دیگاهی از رسیه است. درواقع می توان اینگونه پرسش را مطرح کرد که روسیه به دنبال چه چیزی است؟ برای پاسخ با این پرسش و چرایی حضور مقام دفاعی روسیه در ایران دیپلماسی ایرانی با دکتر الهه کولایی استاد دانشگاهبه گفت و گو نشسته است که در ادامه می خوانید:
همزمان با مذاکرات اتمی،دیمیتری راگوزین، معاون نخست وزیر روسیه در امور دفاعی و فضایی وارد تهران شده و با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار کرد، این همزمانی با مذاکرات هستی و حضور این مقام نظامی روسیه در ایران موید چه دیدگاهی از طرف روسیه بوده و روسیه چه هدفی را دنبال می کند؟
در سال های اخیر روسیه توجه ویژه ای به مسایل خاورمیانه نشان داده ، که برای بسیاری از کارشناسان این کشور یادآور توجه ویژه اتحاد شوروی به این منطقه بوده است. حجم روابط گسترده با کشورهای بزرگ منطقه، از ترکیه تا عربستان تا شیخ نشینان حوزه خلیج فارس و نوع این روابط به ویژه تلاش روسیه پیدا کردن بازارهای فروش سلاح در این منطقه از ابعاد قابل توجهی است که در کنار حساسیت ویژه روسیه به مقوله انرژی و انتقال آن، از حوزه دریای خزر یا از خود این کشور به بازارهای جهانی باید مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین روسیه به طور فزاینده ای در منطقه خاورمیانه علایق سنتی خود را مورد توجه قرار داده و در این چارچوب در متن توجه ویژه روسیه به خاورمیانه به دلیل امنیتی و اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. با وجود فراز و نشیب هایی که در سال های گذشته در روابط روسیه با ایران وجود داشته همواره سایه ملاحظات روسیه- آمریکا بر این روابط افتاده است. درواقع بررسی روابط روسیه و ایران فارغ از روابط روسیه با آمریکا چندان کارساز و واقع گرایانه به نظر نمی رسد.
چرا روس ها در چنین برهه ای به فکر ایجاد یک پیمان و نزدیکی بیشتر با ایران هستند؟ آیا این نشات گرفته از احتمال توافق ایران با غرب به خصوص آمریکاست؟
روس ها به طور کاملا مشهودی در تنظیم روابط خود با ایران عامل آمریکا را در نظر داشته اند و تلاش برای بهره گیری از چگونگی روابط ایران با آمریکا و میزان خصومت موجود در روابط دو کشور، همواره سیاست این کشور نسبت به ایران را تحت تاثیر قرار داده است. در مواقع مختلف ما شاهد تغییرهای آشکاری در سیاست خارجی روسیه در تعیین رفتار در برابر مانند نحوه فروش یا عدم تحویل موشک اس – 300 بوده ایم و حتی اینکه به تازگی اعلام شد که سامانه اس - 300 از فهرست سفارش های جمهوری اسلامی ایران به روسیه خارج شده است. از سوی دیگر ایران در مسایل خاورمیانه از تاثیر و نفوذ گسترده و عمیقی برخوردار است، برای روسیه این توانایی و ظرفیت بسیار حایز اهمیت است. در شرایطی که منطقه با موجود افراط گرایی مواجهه شده، سیاست جمهوری اسلامی در مهار این موج یا به گونه ای تاثیرگذاری بر آن برای روسیه مهم بوده که. با این دشواری در درون مزرهای خود همچنان رو به روست. بنابراین چگونگی رابطه ایران با آمریکا و کشورهای غربی از هر جهت برای روسیه حایز اهمیت است. هم می توانیم نگرانی روسیه را به چشم اندازهای مثبت این روابط مربوط بدانیم و هم نگرانی روسیه را به جنبه های منفی و احتمالا هر نوع شکاف بین ایران و کشورهای قدرتمند غربی که در مذاکرات اخیر دنبال شده و مورد توجه قرار گرفته است. این سفری که به آن اشاره شد درواقع نشان دهنده حساسیتی است که روسیه به همکاری خود با ایران نشان می دهد. در نظر داشته باشید سفر مقامات بلندپایه اسراییل به روسیه و روابط ویژه روسیه با اسرائیل. یک – پنجم جمعیت اسرائیل را روس تبارها و اتباع پیشین شوروی تشکیل می دهند. در نظر داشته باشید که بازرگانان و صنعتگران با نفوذی در اسرائیل نقش پیشبرد منافع روسیه در این کشور و منافع اسرائیل در روسیه را برعهده گرفته اند. در کنار موضوع روابط روسیه با آمریکا باید به روابط روسیه با اسرائیل هم توجه داشته باشیم. به نظر می رسد با در نظر گرفتن دغدغه های مقامهای روسیه نسبت به آینده روابط ایران با غرب به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکا، تلاش موجود نشان دهنده عزم روسیه برای بهره گیری از توانایی ها و ظرفیت های ایران در پیشبرد اهداف آن در منطقه خاورمیانه حکایت دارد.
با توجه به اینکه یک – پنجم جمعیت اسرائیل روس تبارها هستند، از طرفی شاهد سفر نتانیاهو به روسیه درباره مذاکرات هسته ای و متقاعد کردن مقامات روسی برای رسیدن به توافق هستیم، اما می بینیم که نتانیاهو دست خالی از روسیه باز می گردد و لابی اسرائیلی چندان در روسیه کارساز نمی شود. در همین حال هم وزیر خارجه روسیه در مذاکرات هسته ای از ایران حمایت می کند. چه دلیل برای این وجود دارد اگر روابط ویژه ای میان روسیه و اسرائیل است، اما نزدیکی و هماهنگی میان روسیه و اسرائیل در مذاکرات هسته ای صورت نمی گیرد؟
تصور می کنم صحبت از " هماهنگی " چندان مناسب نباشد. بحث نفوذ و تاثیری که اسرائیل در سیاست های روسیه می توانند داشته باشد. ضمن اینکه این نفوذ و تاثیرگذاری باید با سلسله مراتبط و اولویت های سیاست خارجی روسیه قرار بگیرد. یادتان باشد که در روابط روسیه با آمریکا و حتی اروپا امروز مسایل و مشکلاتی مطرح است که فضای این روابط با ایران می تواند در حل و فصل این مسایل به طور آشکاری تاثیرگذار باشد. مشکلاتی که در روابط روسیه با آمریکا چه در سطح منطقه یا جهان وجود دارد، چه در مسایل مربوط به دموکراتیک سازی یا مذاکرات خلع سلاح یا مسایل مربوط به جمهوری های بازمانده از فروپاشی شوروی که روس ها به آن "خارج نزدیک" می گویند و آمریکایی ها حاضر منافع ویژه و حیاتی روسیه را در این حوزه ها به رسمیت بشناسند، چالش هایی که این دو کشور در قفقاز یا آسیای مرکزی همچنان رو به رو هستند، به نظر می آید که جایگاه جمهوری اسلامی را در مجموعه مسایل سیاست خارجی این کشور، همان جنبه ای که همواره شاهد بودهایم، همان جنبه ابزاری روابط بسیار برجسته می کند. روسیه از این رابطه می تواند برای حل و فصل دیگر مسایل خود به خوبی بهره برداری کند. همان طور که ما این موضوع را به اشکال مختلف شاهد بودیم. حتی در آستانه حل و فصل مسایل هسته ای و مذاکرات هسته ای، شاهد هستید که نیروگاه بوشهر تحویل کارفرمای ایرانی می شود. نوع رابطه ایران با آمریکا و اروپا تاثیر ویژه بر روابط ایران با روسیه دارد. به ویژه که طی 35 سال گذشته روسها بهرههای بسیار گسترده و بی سابقه ای از این وضعیت به دست آورده اند. آنها به اشکال گوناگون و در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی از این شرایط بهره های بسیار گسترده بردند. هر نوع این تغییر در این وضعیت برای روسیه بسیار حایز اهمیت است. روس ها سعی میکنند با استفاده از ابزار ها و روشهای گوناگون سهم و منافع خودشان در این زمینه را حفظ کنند. توجه دارید که بهویژه در حوزه انرژی ایران قدرت رقابتی را در برابر روسیه به دلیل وضعیت موجود از دست داده بود و بازیافت قدرت ایران در حوزه رقابتی در برابر روسیه، روند مطلوبی برای این کشور به حساب نمیآید. این تنها یکی از عرصه رقابت میان دو کشور است که به دلیل وضعیت موجود همواره مورد فراموشی قرار گرفته است. طبیعی است که روس ها بسیار شتابان در برابر هر نوع تغییر احتمالی در روابط ایران با غرب واکنش نشان دهند و در سطوح مختلف سعی کنند که به گونهای پیش از شکلگیری نهایی تغییرها، زمینه های تامین منافع خود را، بدان گونه که در سال های گذشته شکل گرفته است، پایداری ببخشند.
شما صحبت از حجم روابط روسیه از ترکیه تا عربستان کردید، آیا نشات گرفته از نوعی رویارویی با غرب نیست. با توجه به حضور کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و عقد قراردادهای آنها با کشورهای منطقه از جمله قرارداد نظامی عربستان و فرانسه. آیا نشان از یک شکاف و رویارویی روسیه با غرب نیست که روسیه با نزدیکی بیشتر و عقد قراردادها و پیمان نامه ها سعی در ثبت سهم خود در منطقه در مقابل دیگر کشورهای غربی دارد؟
این رویکرد روسیه برآمده است اقتضاهای ژئوپلیتیکی این کشور در تنظیم روابطش با ایران و اروپا و آمریکا است. رهبران روسیه شاید در یک مقطع کوتاه پس از فروپاشی تحت تاثیر یک نوع رومانتیک گرایی سیاسی، به این الزامات بی توجه بودند، ولی زود با "آیین پریماکف" کنار گذاشتن این رویکرد توهمآلود را دنبال کردند و سعی کردند از روابط با ایران و کشورهای خاورمیانه بیشتر به نفع خود در تنظیم روابط با آمریکا و اروپا استفاده کنند. بر همین اساس می بینید حتی در دوره قبل از انقلاب و دو دهه پایانی رژیم پهلوی، ایران به عنوان کشور جهان سومی وابسته به اردوگاه غرب روابط بسیار ویژه ای را با دولت شوروی کمونیستی شکل می دهد و حتی از این کشور سلاح می خرد و کمک های بی سابقه ای را دریافت میکند. بنابراین جایگاه ژئوپلیتیکی ایران هم باید مورد توجه قرار بگیرد. شکاف برآمده از الزامهای ژئوپلیتیکی در دو دهه اخیر، همواره رو به افزایش بوده است. نباید تصور شود روس ها جنگ سردی جدیدی را دنبال میکنند، زیرا به خوبی از تجربه دوران اتحاد شوروی سعی می کنند استفاده کنند، اما آنها حوزه های همکاری، تقابل و رقابت را از هم جدا می کنند و سعی می کنند منافع خود را با در نظر گرفتن این شکافها و رویا روییها، ضمن درنظر گرفتن منافع مشترک با آمریکا و اروپا، دنبال کنند. در این زمینه ایران از موقعیت بسیار ویژه ای برخوردار است. بنابراین طبیعی است هر نوع تغییری در روابط 35 سال گذشته وجود داشته، برای بسیار کشورها از جمله روسیه می تواند تغییرهای عمیقی را به همراه آورد.
برخی تحلیلگران روس بر این باورند که روسیه می تواند در یک پیمان استراتژیک با ایران علاوه بر گرفتن امتیازهای متعدد از ایران، دو امتیاز هم به ایران بدهد. از نظر آنها امتیازات روسیه به ایران می تواند تضمین حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک برای تجهیز ایران به تکنولوژی هسته ای است. در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را می یابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان ،آذربایجان و ترکیه)و دیگری در جزیره قشم(برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس )خواهد بود ؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آب های گرم خلیج فارس. با در نظر گرفتن این موارد، سخن گفتن از اتحاد استراتژیک ایران و روسیه تا چه حد با واقعیت های تاریخی و ژئوپولتیکی منطقه و جهان همخوانی دارد؟
تجربه نشان داده اتحاد استراتژیک میان ایران و روسیه به هیچوجه یک اتحاد معنا دار نمیتواند باشد. بین دو کشور و دو نظام سیاسی که در ایران و روسیه وجود دارد و شباهت هایی که می توان در این منطقه از جهان در نظر گرفت، تفاوت های بسیار جدی و اساسی وجود دارد. بنابراین میان این دو نظام با این همه تفاوت و شکافهای غیرقابل انکار، چنین اتحادی در اصل منتفی است. به هر حال جمهوری اسلامی ایران بهدلیل موقعیت ویژه و انحصاری جغرافیایی خود در سال های گذشته ، ابزار بسیار کارآمد و بسیار قابل استفاده برای تحقق سیاستهای روسیه، بهویژه از نیمه دهه 90 بوده است. روس ها به خوبی استفاده از این ظرفیت را مورد توجه قرار دادهاند و همه ظرفیتهای رقابتی ایران در برابر روسیه، به دلیل این رویکرد مورد چشم پوشی قرار گرفت. بنابراین به نظر نمیرسد که با چنین رابطه ای و چنین پیشینهای و نحوه رفتار روسیه در برابر جمهوری اسلامی ایران، مانند مساله نیروگاه بوشهر و دریای خزر و حقوق حاکمیتی در این دریاچه داشته و با توجه به تجربه مربوطه سامانه دفاعی اس- 300 بتوانیم از اتحاد استراتژیک صحبت کنیم.
هر نوع تغییر رابطهای با غرب برای مسکو مهم است

دیپلماسی ایرانی- حامد شفیعی: همزمان با مذاکرات فشرده اتمی در ژنو، دیمیتری راگوزین، معاون نخست وزیر روسیه در امور دفاعی و فضایی وارد تهران شده و با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار کرده است. در حال حاضر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه برای دیدار با همتایان خود در گروه پنج بعلاوه یک و مذاکره با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در ژنو به سر می برد. درهمین حال برخی کارشناسان روس بر این باورند مسکو باید با کشورهای مخالف واشنگتن در منطقه از جمله ایران و سوریه وارد اتحاد استراتژیک شود و ضمن انعقاد یک پیمان نظامی و امنیتی از امکان در اختیار گرفتن پایگاه هایی نظامی در این کشورها برای به کنترل گرفتن تحرکات غرب و ناتو در منطقه بهره مند شود. پیشنهاد آنان این است که روسیه دو امتیاز به ایران بدهد و در عوض چند امتیاز از ایران دریافت کند. از نظر آنها امتیازات روسیه به ایران می تواند تضمین حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک در جهت تجهیز ایران به تکنولوژی هسته ای است. در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را می یابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان ،آذربایجان و ترکیه)و دیگری در جزیره قشم(برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس )خواهد بود ؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آب های گرم خلیج فارس. با این همه حضور معاون نخست وزیر در امور دفاعی در ایران همزمان با سفر وزیر خارجه روسیه به ژنو اعلام حمایت تلویحی او از ایران تداعی کننده که مواضع و دیگاهی از رسیه است. درواقع می توان اینگونه پرسش را مطرح کرد که روسیه به دنبال چه چیزی است؟ برای پاسخ با این پرسش و چرایی حضور مقام دفاعی روسیه در ایران دیپلماسی ایرانی با دکتر الهه کولایی استاد دانشگاهبه گفت و گو نشسته است که در ادامه می خوانید:
همزمان با مذاکرات اتمی،دیمیتری راگوزین، معاون نخست وزیر روسیه در امور دفاعی و فضایی وارد تهران شده و با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار کرد، این همزمانی با مذاکرات هستی و حضور این مقام نظامی روسیه در ایران موید چه دیدگاهی از طرف روسیه بوده و روسیه چه هدفی را دنبال می کند؟
در سال های اخیر روسیه توجه ویژه ای به مسایل خاورمیانه نشان داده ، که برای بسیاری از کارشناسان این کشور یادآور توجه ویژه اتحاد شوروی به این منطقه بوده است. حجم روابط گسترده با کشورهای بزرگ منطقه، از ترکیه تا عربستان تا شیخ نشینان حوزه خلیج فارس و نوع این روابط به ویژه تلاش روسیه پیدا کردن بازارهای فروش سلاح در این منطقه از ابعاد قابل توجهی است که در کنار حساسیت ویژه روسیه به مقوله انرژی و انتقال آن، از حوزه دریای خزر یا از خود این کشور به بازارهای جهانی باید مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین روسیه به طور فزاینده ای در منطقه خاورمیانه علایق سنتی خود را مورد توجه قرار داده و در این چارچوب در متن توجه ویژه روسیه به خاورمیانه به دلیل امنیتی و اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. با وجود فراز و نشیب هایی که در سال های گذشته در روابط روسیه با ایران وجود داشته همواره سایه ملاحظات روسیه- آمریکا بر این روابط افتاده است. درواقع بررسی روابط روسیه و ایران فارغ از روابط روسیه با آمریکا چندان کارساز و واقع گرایانه به نظر نمی رسد.
چرا روس ها در چنین برهه ای به فکر ایجاد یک پیمان و نزدیکی بیشتر با ایران هستند؟ آیا این نشات گرفته از احتمال توافق ایران با غرب به خصوص آمریکاست؟
روس ها به طور کاملا مشهودی در تنظیم روابط خود با ایران عامل آمریکا را در نظر داشته اند و تلاش برای بهره گیری از چگونگی روابط ایران با آمریکا و میزان خصومت موجود در روابط دو کشور، همواره سیاست این کشور نسبت به ایران را تحت تاثیر قرار داده است. در مواقع مختلف ما شاهد تغییرهای آشکاری در سیاست خارجی روسیه در تعیین رفتار در برابر مانند نحوه فروش یا عدم تحویل موشک اس – 300 بوده ایم و حتی اینکه به تازگی اعلام شد که سامانه اس - 300 از فهرست سفارش های جمهوری اسلامی ایران به روسیه خارج شده است. از سوی دیگر ایران در مسایل خاورمیانه از تاثیر و نفوذ گسترده و عمیقی برخوردار است، برای روسیه این توانایی و ظرفیت بسیار حایز اهمیت است. در شرایطی که منطقه با موجود افراط گرایی مواجهه شده، سیاست جمهوری اسلامی در مهار این موج یا به گونه ای تاثیرگذاری بر آن برای روسیه مهم بوده که. با این دشواری در درون مزرهای خود همچنان رو به روست. بنابراین چگونگی رابطه ایران با آمریکا و کشورهای غربی از هر جهت برای روسیه حایز اهمیت است. هم می توانیم نگرانی روسیه را به چشم اندازهای مثبت این روابط مربوط بدانیم و هم نگرانی روسیه را به جنبه های منفی و احتمالا هر نوع شکاف بین ایران و کشورهای قدرتمند غربی که در مذاکرات اخیر دنبال شده و مورد توجه قرار گرفته است. این سفری که به آن اشاره شد درواقع نشان دهنده حساسیتی است که روسیه به همکاری خود با ایران نشان می دهد. در نظر داشته باشید سفر مقامات بلندپایه اسراییل به روسیه و روابط ویژه روسیه با اسرائیل. یک – پنجم جمعیت اسرائیل را روس تبارها و اتباع پیشین شوروی تشکیل می دهند. در نظر داشته باشید که بازرگانان و صنعتگران با نفوذی در اسرائیل نقش پیشبرد منافع روسیه در این کشور و منافع اسرائیل در روسیه را برعهده گرفته اند. در کنار موضوع روابط روسیه با آمریکا باید به روابط روسیه با اسرائیل هم توجه داشته باشیم. به نظر می رسد با در نظر گرفتن دغدغه های مقامهای روسیه نسبت به آینده روابط ایران با غرب به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکا، تلاش موجود نشان دهنده عزم روسیه برای بهره گیری از توانایی ها و ظرفیت های ایران در پیشبرد اهداف آن در منطقه خاورمیانه حکایت دارد.
با توجه به اینکه یک – پنجم جمعیت اسرائیل روس تبارها هستند، از طرفی شاهد سفر نتانیاهو به روسیه درباره مذاکرات هسته ای و متقاعد کردن مقامات روسی برای رسیدن به توافق هستیم، اما می بینیم که نتانیاهو دست خالی از روسیه باز می گردد و لابی اسرائیلی چندان در روسیه کارساز نمی شود. در همین حال هم وزیر خارجه روسیه در مذاکرات هسته ای از ایران حمایت می کند. چه دلیل برای این وجود دارد اگر روابط ویژه ای میان روسیه و اسرائیل است، اما نزدیکی و هماهنگی میان روسیه و اسرائیل در مذاکرات هسته ای صورت نمی گیرد؟
تصور می کنم صحبت از " هماهنگی " چندان مناسب نباشد. بحث نفوذ و تاثیری که اسرائیل در سیاست های روسیه می توانند داشته باشد. ضمن اینکه این نفوذ و تاثیرگذاری باید با سلسله مراتبط و اولویت های سیاست خارجی روسیه قرار بگیرد. یادتان باشد که در روابط روسیه با آمریکا و حتی اروپا امروز مسایل و مشکلاتی مطرح است که فضای این روابط با ایران می تواند در حل و فصل این مسایل به طور آشکاری تاثیرگذار باشد. مشکلاتی که در روابط روسیه با آمریکا چه در سطح منطقه یا جهان وجود دارد، چه در مسایل مربوط به دموکراتیک سازی یا مذاکرات خلع سلاح یا مسایل مربوط به جمهوری های بازمانده از فروپاشی شوروی که روس ها به آن "خارج نزدیک" می گویند و آمریکایی ها حاضر منافع ویژه و حیاتی روسیه را در این حوزه ها به رسمیت بشناسند، چالش هایی که این دو کشور در قفقاز یا آسیای مرکزی همچنان رو به رو هستند، به نظر می آید که جایگاه جمهوری اسلامی را در مجموعه مسایل سیاست خارجی این کشور، همان جنبه ای که همواره شاهد بودهایم، همان جنبه ابزاری روابط بسیار برجسته می کند. روسیه از این رابطه می تواند برای حل و فصل دیگر مسایل خود به خوبی بهره برداری کند. همان طور که ما این موضوع را به اشکال مختلف شاهد بودیم. حتی در آستانه حل و فصل مسایل هسته ای و مذاکرات هسته ای، شاهد هستید که نیروگاه بوشهر تحویل کارفرمای ایرانی می شود. نوع رابطه ایران با آمریکا و اروپا تاثیر ویژه بر روابط ایران با روسیه دارد. به ویژه که طی 35 سال گذشته روسها بهرههای بسیار گسترده و بی سابقه ای از این وضعیت به دست آورده اند. آنها به اشکال گوناگون و در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی از این شرایط بهره های بسیار گسترده بردند. هر نوع این تغییر در این وضعیت برای روسیه بسیار حایز اهمیت است. روس ها سعی میکنند با استفاده از ابزار ها و روشهای گوناگون سهم و منافع خودشان در این زمینه را حفظ کنند. توجه دارید که بهویژه در حوزه انرژی ایران قدرت رقابتی را در برابر روسیه به دلیل وضعیت موجود از دست داده بود و بازیافت قدرت ایران در حوزه رقابتی در برابر روسیه، روند مطلوبی برای این کشور به حساب نمیآید. این تنها یکی از عرصه رقابت میان دو کشور است که به دلیل وضعیت موجود همواره مورد فراموشی قرار گرفته است. طبیعی است که روس ها بسیار شتابان در برابر هر نوع تغییر احتمالی در روابط ایران با غرب واکنش نشان دهند و در سطوح مختلف سعی کنند که به گونهای پیش از شکلگیری نهایی تغییرها، زمینه های تامین منافع خود را، بدان گونه که در سال های گذشته شکل گرفته است، پایداری ببخشند.
شما صحبت از حجم روابط روسیه از ترکیه تا عربستان کردید، آیا نشات گرفته از نوعی رویارویی با غرب نیست. با توجه به حضور کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و عقد قراردادهای آنها با کشورهای منطقه از جمله قرارداد نظامی عربستان و فرانسه. آیا نشان از یک شکاف و رویارویی روسیه با غرب نیست که روسیه با نزدیکی بیشتر و عقد قراردادها و پیمان نامه ها سعی در ثبت سهم خود در منطقه در مقابل دیگر کشورهای غربی دارد؟
این رویکرد روسیه برآمده است اقتضاهای ژئوپلیتیکی این کشور در تنظیم روابطش با ایران و اروپا و آمریکا است. رهبران روسیه شاید در یک مقطع کوتاه پس از فروپاشی تحت تاثیر یک نوع رومانتیک گرایی سیاسی، به این الزامات بی توجه بودند، ولی زود با "آیین پریماکف" کنار گذاشتن این رویکرد توهمآلود را دنبال کردند و سعی کردند از روابط با ایران و کشورهای خاورمیانه بیشتر به نفع خود در تنظیم روابط با آمریکا و اروپا استفاده کنند. بر همین اساس می بینید حتی در دوره قبل از انقلاب و دو دهه پایانی رژیم پهلوی، ایران به عنوان کشور جهان سومی وابسته به اردوگاه غرب روابط بسیار ویژه ای را با دولت شوروی کمونیستی شکل می دهد و حتی از این کشور سلاح می خرد و کمک های بی سابقه ای را دریافت میکند. بنابراین جایگاه ژئوپلیتیکی ایران هم باید مورد توجه قرار بگیرد. شکاف برآمده از الزامهای ژئوپلیتیکی در دو دهه اخیر، همواره رو به افزایش بوده است. نباید تصور شود روس ها جنگ سردی جدیدی را دنبال میکنند، زیرا به خوبی از تجربه دوران اتحاد شوروی سعی می کنند استفاده کنند، اما آنها حوزه های همکاری، تقابل و رقابت را از هم جدا می کنند و سعی می کنند منافع خود را با در نظر گرفتن این شکافها و رویا روییها، ضمن درنظر گرفتن منافع مشترک با آمریکا و اروپا، دنبال کنند. در این زمینه ایران از موقعیت بسیار ویژه ای برخوردار است. بنابراین طبیعی است هر نوع تغییری در روابط 35 سال گذشته وجود داشته، برای بسیار کشورها از جمله روسیه می تواند تغییرهای عمیقی را به همراه آورد.
برخی تحلیلگران روس بر این باورند که روسیه می تواند در یک پیمان استراتژیک با ایران علاوه بر گرفتن امتیازهای متعدد از ایران، دو امتیاز هم به ایران بدهد. از نظر آنها امتیازات روسیه به ایران می تواند تضمین حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک برای تجهیز ایران به تکنولوژی هسته ای است. در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را می یابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان ،آذربایجان و ترکیه)و دیگری در جزیره قشم(برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس )خواهد بود ؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آب های گرم خلیج فارس. با در نظر گرفتن این موارد، سخن گفتن از اتحاد استراتژیک ایران و روسیه تا چه حد با واقعیت های تاریخی و ژئوپولتیکی منطقه و جهان همخوانی دارد؟
تجربه نشان داده اتحاد استراتژیک میان ایران و روسیه به هیچوجه یک اتحاد معنا دار نمیتواند باشد. بین دو کشور و دو نظام سیاسی که در ایران و روسیه وجود دارد و شباهت هایی که می توان در این منطقه از جهان در نظر گرفت، تفاوت های بسیار جدی و اساسی وجود دارد. بنابراین میان این دو نظام با این همه تفاوت و شکافهای غیرقابل انکار، چنین اتحادی در اصل منتفی است. به هر حال جمهوری اسلامی ایران بهدلیل موقعیت ویژه و انحصاری جغرافیایی خود در سال های گذشته ، ابزار بسیار کارآمد و بسیار قابل استفاده برای تحقق سیاستهای روسیه، بهویژه از نیمه دهه 90 بوده است. روس ها به خوبی استفاده از این ظرفیت را مورد توجه قرار دادهاند و همه ظرفیتهای رقابتی ایران در برابر روسیه، به دلیل این رویکرد مورد چشم پوشی قرار گرفت. بنابراین به نظر نمیرسد که با چنین رابطه ای و چنین پیشینهای و نحوه رفتار روسیه در برابر جمهوری اسلامی ایران، مانند مساله نیروگاه بوشهر و دریای خزر و حقوق حاکمیتی در این دریاچه داشته و با توجه به تجربه مربوطه سامانه دفاعی اس- 300 بتوانیم از اتحاد استراتژیک صحبت کنیم.
ایران و ۵+۱؛ توافق حاصل شد
ایران و کشورهای ۵+۱ که در سومین دور از مذاکرات خود از زمان روی کار آمدن دولت حسن روحانی در ژنو گرد آمده بودند، پس از پنج روز گفتوگو نهایتا به توافق رسیدند؛ توافقی که پرونده اتمی ایران را وارد مرحله تازهای میکند.
۱۳۹۲/۰۹/۰۱
آقای کری توافقنامه فعلی را گام اول نامیده است.
او بر خلاف محمدجواد ظریف میگوید در این گام غنیسازی برای ایران پیشبینی نشده است.
هنوز خود سند توافقنامه بهطور رسمی منتشر نشده است.
ایران و ۵+۱ به توافق رسیدند
۱۳۹۲/۰۹/۰۳
این توافق در حالی حاصل شد که تا ساعات اولیه بامداد در ژنو، طرفها مشغول مذاکرات فشردهای بودند که جزئیاتی از آن به بیرون درز پیدا نکرد.
طی سالهای گذشته این نخستین بار است که ایران و شش قدرت جهانی توانستند بر سر پرونده اتمی تهران به توافق برسند
گفته میشد که مذاکرات به دلیل تاکید و پافشاری ایران برای آوردن «حق» غنیسازی در توافقنامه تا ساعتهای بامداد یکشنبه ادامه پیدا کرده است.
به این موضوع در کنفرانس خبری محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، و سپس جان کری، وزیر خارجه آمریکا، نیز اشاره شد؛ اما دو طرف دو برداشت گوناگون در مورد آن ارائه کردهاند.
وزیر خارجه ایران گفته است برنامه غنیسازی در ایران به رسمیت شناخته شد و در سند تنظیمشده «حق غنیسازی» نوشته شده است.
او در عین حال گفت این توافق گام اول است و ابراز امیدواری کرد که اعتماد از دست رفته احیا شود.
«گامی مهم و قابل توجه» واژگانیست که در گفتههای کاترین اشتون، نماینده ۵+۱ در مذاکرات با ایران نیز آمد. خانم اشتون گفته است توافق شکل گرفته در ژنو، راه را برای یک راه حل اساسی هموار میکند. او افزود که اقداماتی که بر سر آنها توافق شده، به مدت شش ماه ادامه خواهد یافت تا به راه حلی نهایی دست یابیم.
از سوی دیگر جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده، با تاکید بر این که در این گام اولیه فرصتی ایجاد شده تا توافقی جامع دنبال شود گفته است حق غنیسازی در این قطعنامه پیشبینی نشده است.
آقای کری گفته است در مقابل آنچه تهران انجام خواهد داد، بخشی از تحریمها «تعلیق» میشود و بخشی از پولهای مسدود شده ایران به این کشور باز میگردد.
او از طرف ایرانی برای اینکه پای میز مذاکره آمده است، تشکر کرد.
باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، نیز در واشینگتن در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت «هرچند نتایج امروز گام اولیه است، اما توافق بزرگ است».
بنا بر بیانیه کاخ سفید آمریکا، توافق به دست آمده به ایران اجازه میدهد تا حد پنج درصد به غنیسازی اورانیوم بپردازد و بیشتر از آن را متوقف کند. در مقابل ایران توافق کرده که ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده خود را خنثی کند.
تهران در عین حال موظف شده است پیشرفت در ظرفیت غنیسازی و کار در راکتور پلوتونیم خود را متوقف کرده و به بازرسان اتمی اجازه بازدید از تاسیسات هستهای خود را بدهد.
این گامها -به گفته اوباما- مسیر اساسی ایران را برای رسیدن به بمب (اتمی) میبندد.
تهران همواره تاکید کرده است که برنامه اتمیش تنها اهداف صلحآمیز را دنبال میکند.
باراک اوباما همچنین گفته است که اگر جمهوری اسلامی به تعهدات خود به طور کامل عمل نکند بار دیگر فشارها افزایش پیدا خواهد کرد.
رئیسجمهوری آمریکا پیشتر شخصا از کنگره آن کشور خواسته بود با عدم بررسی تحریمهای تازه علیه ایران، بختی به دیپلماسی در برابر تهران بدهند.
در نهایت برای نخستین بار طی سالهای گذشته و از دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و زمانی که ایران و ۵+۱ مشغول گفتوگو شدهاند، طرفها به توافقی مکتوب و امضا شده دست پیدا کردهاند.
ایران و ۵+۱ به توافق رسیدند
۱۳۹۲/۰۹/۰۳
این توافق در حالی حاصل شد که تا ساعات اولیه بامداد در ژنو، طرفها مشغول مذاکرات فشردهای بودند که جزئیاتی از آن به بیرون درز پیدا نکرد.
طی سالهای گذشته این نخستین بار است که ایران و شش قدرت جهانی توانستند بر سر پرونده اتمی تهران به توافق برسند
گفته میشد که مذاکرات به دلیل تاکید و پافشاری ایران برای آوردن «حق» غنیسازی در توافقنامه تا ساعتهای بامداد یکشنبه ادامه پیدا کرده است.
به این موضوع در کنفرانس خبری محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، و سپس جان کری، وزیر خارجه آمریکا، نیز اشاره شد؛ اما دو طرف دو برداشت گوناگون در مورد آن ارائه کردهاند.
وزیر خارجه ایران گفته است برنامه غنیسازی در ایران به رسمیت شناخته شد و در سند تنظیمشده «حق غنیسازی» نوشته شده است.
او در عین حال گفت این توافق گام اول است و ابراز امیدواری کرد که اعتماد از دست رفته احیا شود.
«گامی مهم و قابل توجه» واژگانیست که در گفتههای کاترین اشتون، نماینده ۵+۱ در مذاکرات با ایران نیز آمد. خانم اشتون گفته است توافق شکل گرفته در ژنو، راه را برای یک راه حل اساسی هموار میکند. او افزود که اقداماتی که بر سر آنها توافق شده، به مدت شش ماه ادامه خواهد یافت تا به راه حلی نهایی دست یابیم.
از سوی دیگر جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده، با تاکید بر این که در این گام اولیه فرصتی ایجاد شده تا توافقی جامع دنبال شود گفته است حق غنیسازی در این قطعنامه پیشبینی نشده است.
آقای کری گفته است در مقابل آنچه تهران انجام خواهد داد، بخشی از تحریمها «تعلیق» میشود و بخشی از پولهای مسدود شده ایران به این کشور باز میگردد.
او از طرف ایرانی برای اینکه پای میز مذاکره آمده است، تشکر کرد.
باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، نیز در واشینگتن در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت «هرچند نتایج امروز گام اولیه است، اما توافق بزرگ است».
بنا بر بیانیه کاخ سفید آمریکا، توافق به دست آمده به ایران اجازه میدهد تا حد پنج درصد به غنیسازی اورانیوم بپردازد و بیشتر از آن را متوقف کند. در مقابل ایران توافق کرده که ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده خود را خنثی کند.
تهران در عین حال موظف شده است پیشرفت در ظرفیت غنیسازی و کار در راکتور پلوتونیم خود را متوقف کرده و به بازرسان اتمی اجازه بازدید از تاسیسات هستهای خود را بدهد.
این گامها -به گفته اوباما- مسیر اساسی ایران را برای رسیدن به بمب (اتمی) میبندد.
تهران همواره تاکید کرده است که برنامه اتمیش تنها اهداف صلحآمیز را دنبال میکند.
باراک اوباما همچنین گفته است که اگر جمهوری اسلامی به تعهدات خود به طور کامل عمل نکند بار دیگر فشارها افزایش پیدا خواهد کرد.
رئیسجمهوری آمریکا پیشتر شخصا از کنگره آن کشور خواسته بود با عدم بررسی تحریمهای تازه علیه ایران، بختی به دیپلماسی در برابر تهران بدهند.
در نهایت برای نخستین بار طی سالهای گذشته و از دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و زمانی که ایران و ۵+۱ مشغول گفتوگو شدهاند، طرفها به توافقی مکتوب و امضا شده دست پیدا کردهاند.